دل نوشته هایم برای تو

عاشقانه های من برای عشقم ★❤ سمانه ❤★

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشقانه» ثبت شده است

شاید نمی دانی که من هم دوستت دارم

نگاهم کن که تا فردای شعرم در تو بیدارم

و معنا کن تماشارا برای چشم بیمارم 


به آدمهای سیمانی ندارم اعتماد اما

تو چشمت آسمان دارد به رویش ماه می کارم


بیا زیبای شالیزار دریا چشم روشن تر

درو کن چشم هایم را که از آیینه بیزارم


فقط اندازه لبخند با من مهربان تر باش

بیا تا سمت گیسویم که مریم در بغل دارم 


دلت قصد سفر دارد برایت عشق می بندم

نکوچ ای آشنا از من منی که از تو سرشارم


به آتش می کشی امشب غزلهای نجیبم را

ولی خورشید می بارد مدام از چشم افکارم


زبانم لال شاید حرفهایم را نمی فهمی

و یا شاید نمی دانی که من هم دوستت دارم 


نمی دانم خبر داری تو ای همراز تاریکم 

که از آیینه می آیم و از آیینه بیزارم


۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

زیر باران با نوای رعد با من برقص

زیر باران با نوای رعد با من برقص


که خدا میخواهد از ما عکس برداری کند...


۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

لبخندم را با لبانت در میان بگذار

مردی باش 

کنار شعرهایم...

.

هربار که دلم خواست 

زخم های بی شمارش را 

بنویسد

نگاهی به چشمانم بینداز 

و 

لبخندم را 

با لبانت در میان بگذار...


۱۱ دی ۹۴ ، ۲۳:۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
سمانه

هیچ ازت نمی‌خواهم، فقط باش

بانو

مرسی که هستی

و هستی را رنگ آمیزی میکنی

هیچ ازت نمی‌خواهم

فقط باش...


۰۹ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

زیباترین بافتنی دنیاست، دست هایمان

یــــکــی زیـــر

یــــکــــی رو

زیبـاتـرین بافـتـنـی دنــــیــاســـت

دسـت هـایـمـان...!!!


۰۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

شعر من وقتی که با تو عشق بازی می کند

شعر من وقتی که با تو عشق بازی می کند

در تنور داغ آغوشت ، چه نازی می کند


در تو می پیچد تمام واژه های پیکرش

در میان بوسه هایت یکه تازی می کند


می شود آن کس که باید باشد و باید شود

عاشقی را پیش چشمت صحنه سازی می کند


مثل مجنون می شود در پاره ای از لحظه ها

چون که لیلا دائماً عاشق نوازی میکند


شعر من ؛ آری؛ تو باشی ، جور دیگر میشود

وصف غم ها را فقط با فعل ماضی میکند


بی خیال درد و غمهای درونی می شود

چون تو هستی ، ادعای بی نیازی میکند


۰۷ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
آه، تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
یاسم و باران که می بارد معطر می شوم

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم

آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو
می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم

میل ؛ میل توست اما بی تو باور کن که من
در هجوم باد های سرد پرپر می شوم


۰۶ دی ۹۴ ، ۱۲:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

چشم بد از روی تو دور

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم

چشـم بـد از روی تو دور ای صنم


روی مپوشان که بهشـتــــی بــود

هر که ببیند چو تو حـور ای صنم


حور خطــا گفتم اگــر خواندمت

ترک ادب رفت و قصور ای صنم


تا به کرم خرده نگیری که من

غایبم از ذوق حضور ای صنم


روی تـو بر پشــــت زمین خلق را

موجب فتنه‌ست و فتور ای صنم


این همه دلبــندی و خوبی تو را

موضع نـازست و غرور ای صنم


ســروبنی خاسته چـون قامتت

تا نـنشیــــنیم صبـــور ای صنم


این همه طوفان به سرم می‌رود

از جـگری همچو تنــــور ای صنم


سعدی از این چشمه حیوان که خورد

سیـــــر نگــــردد بـه مــرور ای صــــنم


۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
بهروز

تو یه طوفان، من جزیره...

تو یه طوفان من جزیره، من ناپلئون تو دزیره

جز تو کی میتونست از من، همه دنیا رو بگیره


۱۷ آذر ۹۴ ، ۲۳:۴۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
بهروز

نوازش کردنت عشقه

نوازش کردنت عشقه، تو رویامی و زیبایی
همیشه آرزوم بودی، دعا کردم و اینجایی

تصور کردنش سخت بود و دستام لای موهاته
تو هم پیش من آرومی، همینجا تو دلم جاته

۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰
بهروز