وقتی دل همچون دریایت آشوب است،
دل من چون کشتی،
آرام و قرار ندارد
و اگر غرق ات نشود،
میشکند...
عسل بانو عسل گیسو عسل چشم،
بازم یاد تو افتادم دوباره،
بتاب بر قلب خاموشم که شاید،
ز دوری ابر چشمانم بباره،
تنت لبخندی از جنس بلوره،
نگاه همچو ماهت قرص ِ نوره،
از اینجا برق چشماتو میبینم،
با اینکه فاصله مقداری دوره